۲۶.۷.۸۸

مسیر را منحرف نکنید

یادداشت پیش رو از آن پیروز کلانتری است.من آن را برایش در وبلاگ شخصی ام منتشر می کنم زیرا معتقدم دیگر نباید منتظر رسانه هایی باشیم که به قیمت ماندن، به هر مصالحه ای تن می دهند. این موقعیت به ما مستندسازان نیز گوشزد می کند که چرا بیش از پیش نیازمندیم تریبون مستقل خودمان را بنا کنیم.

آن نوشته ...... و امروز ما
پیروز کلانتری

مطلبي را كه در ادامۀ اين يادداشت مي­خوانيد، حدود يك ماه بعد از بيانيۀ مستندسازان و در وضعيتي كه عكس ­العمل­هاي مركز گسترش و جهت دادن خودساخته و غير واقعي آن به بيانيه، حرف و پيام اصلي مستندسازان معترض را مخدوش مي­كرد، براي تأكيد بر آن­چه حرف و نظر اصلي بيانيه بود، نوشتم. آن را به روزنامۀ "اعتماد" دادم و دو سه روز بعد پيگيرش شدم و شنيدم كه از صفحه بيرون آورده شده است. چند روز پيش­تر از آن هم در موقعيتي شبيه اين وضعيت، از سايت "ايسنا" خبر آمده بود كه به آن­ها گفته شده چيزي در بارۀ بيانيه چاپ نكنند. اين عكس­العمل­ها خود دقيقا" بيانگر وجود همان فضاي بسته ­اي بود كه گريبان كار و حرفۀ مستندسازان را هم گرفته بود و از طريق بيانيه اعتراض خود را به آن اعلام كردند : آفتاب آمد دليل آفتاب.
از روزهاي قلمي شدن اين نوشته تا روزهاي اخير كه دوباره بعضي از امضا كننده­ هاي بيانيه، اين­جا و آن­جا و باز هم به دور از تريبون­هاي رسمي حرف­هايشان را مطرح مي­كنند، عملي از مستندسازان معترض ديده نشد، اما چه بسيار عكس ­العمل از مركز گسترش و مخالفان بيانيه در برابر آن 10 – 15 خط، نوشته و منتشر شد و منعي هم بر انتشار آن­ همه وجود نداشت. در اين ميان روزنامۀ "اعتماد" هم كه متن مرا چاپ نكرده بود، متني دو برابر آن را در يك صفحۀ تمام و در مذمت كار مستندسازان معترض چاپ كرد كه نويسندۀ مقاله پيرو رسم منفور جاري، به شكار دو سه نامي پرداخت ( دو سه نام از 136 نام ) كه از كردۀ خود پشيمان بودند و اين حد جرأت و جسارت نداشتند كه تغيير نظر خود را مستقل و آشكار و دور از بازي ­خوردن در اين فضاي نادم­ ساز بيان كنند.
مخالفان بيانيه كمي انصاف داشته باشند، كلاهشان را قاضي كنند و به تفاوت موقعيت مستندسازان معترض و تريبون­ هاي آنان در اين روزها و تريبون­ هايي كه همين روزها خود آن­ها براي طرح نظراتشان به آن دسترسي دارند، توجه كنند؛ و در همين حال به موضوع اصلي مورد اعتراض مستندسازان معترض هم نظر دوباره­اي بيندازند.روشن شد كه دعواي ما بر سر چيست ؟!

مسير را منحرف نكنيد !

چندي پيش جمعي از مستند سازان سينماي ايران در واكنش به محدوديت­هاي فراوان فيلمسازي از وضعيت كنوني جامعه، بيانيه ­اي دادند. نمي­دانم چرا مركز گسترش سينماي مستند و تجربي اين چنين حساس شد، به­نادرست خود را مخاطب اصلي بيانيه فرض كرد و به واكنش­هايي شبهه ­زا روي آورد. يك سايت و چند مستند ساز ديگر هم همين روال را پيش گرفتند و نظر و هدف بيانيه را به سمت و سويي ديگر منحرف كردند. آن­ چه مي­خوانيد صرفا" حرف­هاي يك مستند ساز امضا كنندۀ آن بيانيه است و نه بيش از اين.
جمعي از مستند سازان سينماي ايران، در شرايطي كه هر روز بيش از ديروز امكان ثبت تصويري اين دوران پر فشار و پيچيدۀ تاريخ سرزمين ما از آن­ها گرفته مي­شود، برگزاري جشنوارۀ فيلم مستند "سينما حقيقت" امسال را كه هيچ فريم تصويري از اين دوران را به نمايش نخواهد گذاشت و از هم الآن قرار بر حذف نام و نشان و تصوير شرايط كنوني جامعه در آن است، نابه­جا و ناخوشايند مي­دانند و تصميم به شركت نكردن در اين جشنواره و اعلان عمومي آن مي­گيرند. بيانيۀ چندي پيش اين جمع، برآمد اين وضعيت و اين احساس است.
در اين شرايط مركز گسترش، به­عنوان برگزار كنندۀ اين جشنواره، يا با نظر و احساس اين جمع همراه است يا نيست. اگر هست و دست خود را هم در سياستگذاري و اعمال حذف و سانسور وضعيت كنوني جامعه از جشنوارۀ اين دوره بسته مي­بيند، انتظار اين است كه اگر قادر به اعلام نظر در بارۀ عدم مسئوليت حود در برابر اين وضعيت پر فشار نيست، لااقل در برابر حركت جمع مستند سازان امضا كنندۀ بيانيه سكوت كند؛ و اگر با نظر و عمل آن­ها موافق و همراه نيست، به اصل مطلب بيانيه كه واكنش در برابر محدوديت­ هاي خاص اين دوران است بپردازد، اختلاف نظر خود را با آن پيش رو بگذارد و به فرضيات و موضع­گيري ­هاي دور از هدف و مسير بيانيه دل مشغول نكند. اعلام نظر شتابزده و دو نوبتي آقاي فرخنده­كيش در برابر بيانيه با بي توجهي كامل به مسئلۀ اصلي بيانيه (وضعيت سخت و ممنوعيت ­بار كنوني) همراه بود و در عوض، مركز گسترش و جشنواره را اصل و هدف اين بيانيه فرض مي­كرد (آن­چه بيانيه به­روشني از آن اجتناب مي­كند). اين رويكرد جز منحرف كردن هدف و نظر جمع مستند ساز امضا كنندۀ بيانيه چه حاصلي در بر دارد؟
پس از انتشار بيانيه، آقاي فرخنده­كيش در صحبت اول خود گفته است فيلمسازان مسئلۀ ديگري داشته­اند و مجبور شده­اند براي بيان آن، جشنواره را هدف قرار دهند، و اضافه كرده­اند كه كار آنان كوچكترين خدشه­اي به مسير برگزاري جشنوارۀ امسال وارد نخواهد كرد. در صحبت دوم­شان هم از مستند سازان خواسته­ است مسائلشان را در خانوادۀ سينماي مستند مطرح كنند و نه بيرون از آن. تحريم جشنوارۀ "سينما حقيقت" صرفا" بهانۀ مستند سازان براي بيان اعتراض­شان به شرايط كنوني نبوده و شركت در جشنواره­اي كه اين شرايط را از لحظه لحظۀ خود حذف مي­كند، براي جمع امضا كنندۀ بيانيه تلخ و ناخوشايند بوده است. ضمنا" در وضعيتي كه برنامه­ هاي سياستگذاران و عاملان فشارهاي سياسي و اجتماعي اين دوران، گسترده و آشكار در جامعه به عمل در مي­آيد و در تريبون­هاي انحصاري و پر مخاطب تلويزيون و راديو تبليغ مي­شود، درخواست طرح مسائل مستند سازان در جمع كوچك خانوادۀ سينماي مستند چه معنايي دارد ؟ به راستي، واقعيت شرايط كنوني تحميل شده بر مستند سازان بر مديران مركز گسترش پوشيده است ؟ اگر چنين است كه واي به حال مركز، و اگر چنين نيست، چرا مركز خطي و كلامي در اين باره اعلام نظر نمي­كند و حتي پس از اعلام نظر مستند سازان، دستپاچه و سياست­بازانه در پي محدود كردن دايرۀ طرح مشكلات و مسائل آنان است ؟

در شرايطي كه قوۀ قضاييه و وزارت اطلاعات كشور در حاشيۀ سياست­ها و برنامه ­هاي تحميل شده بر جامعه قرار داده مي­شوند، ‌عدم مسئوليت مركز گسترش در محدوديت­ هاي گريبانگير امروز مستند سازان روشن و آشكار است، اما اين انتظار هم هست كه مديران مركز در برابر واكنش مستند سازان به اين محدوديت­ ها و فشارها خويشتندار باشند و با اعلام نظرهاي شبهه زا، مسير عمل و تأثير بيانيه ­اي حرفه ­اي، ساده و شفاف را به انحراف نكشانند.
مرتبط
یادداشت دوم پیروز کلانتری در سایت پیک مستند : اگر سكوت می كردید، چه می شد؟
یادداشت رخساره قائم مقامی در پیک مستند : عجیب و بامزه

4 نظرات:

ناشناس گفت...

پیروز جان نوشته تو خیلی شفاف تر از متن بیانیه است. قبول کنید متن بیانیه نیز به این شبهات دامن می زد. کاش از همان اول همین قدر راحت و شفاف می نوشتید. خودتان هم می دانید که حتی کسانی هم که امضا نکردند در کلیات با شما همنظر بودند.

نیوشا گفت...

راستش آقای کلانتری بد نبود اگر درابتدا متن بیانیه را می گذاشتید تا همه بتوانند در مورد شبهه ناک بودن یا نبودن آن چناچه دوستی کامنت گذاشته اند نظر بدهند. از آن گذشته اگر به درستی کار خود ایمان قلبی دارید پس نوشتن جوابیه و آوردن دلیل و مستندات به نظر من ارزش اعتقاد شما را کم می کند. بگذاریدشان در جهل مرکب خود بمانند و سر خود را بر سنگ خارا بکوبند چه باک.

مهدی گفت...

به نظرم نوشته روبرت بهتر از رخساره است.
به نظرم نوشته محصصی عالی ست چون تمش شبیه نوشته خودم است. چه پر رو!!

ناشناس گفت...

نوشته رخساره ضعیف و احساساتی بود. ایشون مدافع خوبی برای بیانیه نیستن. نوشته روبرت مستدل و قوی تر بود. نوشته میراحسان هم ...........