۱۸.۷.۸۸

مطالعه ی ذهن یک پراکنده خوان

دو سه هفته ای می شود که نه اینجا و نه هیچ جای دیگری چیزی ننوشته ام.این روزها فقط می خواندم. بیشتر از قبل روی «مطالعات فرهنگی» فوکوس کرده ام و حالا با تمام سلول هایم درک می کنم که رشته آکادمیک نازنینی در جهان هستی وجود دارد که می تواند جوابگوی افسردگی های ذهن آشفته من پراکنده خوان باشد. همیشه خودم را سرزنش می کردم که چرا نمی توانم روی چند موضوع مشخص تمرکز کنم و تنها همان ها را عمیق و گسترده مطالعه کنم. مدتی پیش داشتم فیش برداری های سال گذشته ام را مرتب می کردم و موضوعاتی که درباره شان مطالعه کرده بودم را برای خودم ردیف می کردم :

تبلیغات (در معنای عام اش)
برندها (و فلسفه وجودی شان)
عکاسی (به خصوص عکاسی پست مدرن)
کارآفرینی (و مرور زندگی کارآفرین ها)
سبک زندگی (و تاریخ پیدایش و تحول آن)
فیلم مستند (و تاریخ جنبش های آن)
موسیقی عامه پسند
مطالعات رسانه
روابط عمومی

این ها موضوعاتی اند که نه فقط در حد یک مقاله و یا یک کتاب رویشان مطالعه داشته ام و تقریبا خواندن همه شان را با همدیگر پیش برده ام. اولین چیزی که بعد از خواندن این لیست حداقل به ذهن خودم می رسد این است که: چه مغز پراکنده ای! اما حالا یک رشته ی تازه نفس و نوپا و به تمام معنا "میان رشته ای" یافته ام که به من می گوید می توانی بین تمام این ها که دوستشان داری یک پل بزنی و تا ابد به پراکنده خوانی ها و البته پژوهشهایت ادامه بدهی.زیبا نیست؟!

مطالعات فرهنگی با سخاوت و بلند نظری خاص خودش به تو می گوید که هر چیزی ارزش مطالعه دارد و از آن بالاتر این که هر چیز زندگی روزمره ارزش مطالعه ای جدی را دارد.یکی از بنیان های مهم این رشته میزان اهمیتی است که برای فرهنگ عامه قائل است.همینطور این رشته،از مطالعه تمام هنرها و رسانه های توده ای برای مطالعه مردم و فرهنگشان بهره می برد و این درست همان جایی است که من می توانم ضعف خودم را به نقطه قوت تبدیل کنم! خلاصه از من گفتن! اگر مغزتان ایرادهای ذهن معیوب مرا دارد و البته به مطالعه فرهنگ عامه هم علاقه مندید،برای رفع عذاب وجدان هم که شده سری به کتابهای این رشته بزنید.

یک مطلب تخصصی خوب برای معرفی رشته مطالعات فرهنگی
مدخل این رشته در ویکی پدیا
و یک انتخاب مناسب برای سینمایی ها : فصل درخشان «فیلم به مثابه کنش فرهنگی» از کتاب «فیلم،فرم،فرهنگ» نوشته رابرت کالکر و ترجمه بابک تبرایی

0 نظرات: